چهار محور اثرگذار بر اصلاحات نظام بازنشستگی تبیین شد


چهار محور اثرگذار بر اصلاحات نظام بازنشستگی تبیین شد

به گزارش روابط عمومی موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، ابوالفضل عباسی پژوهشگر حوزه اجتماعی در وبینار «تبیین تقابل نیروهای فعال در اصلاحات نظام بازنشستگی در کشورهای منتخب» با اشاره به اینکه با واقعیت‌های فراگیر و عمیق در بحث اصلاحات نظام بازنشستگی مواجهیم که گاهی این فراگیری با جابجایی تعدادی پارامتر قابل‌حل و جبران نخواهد بود، ابعاد اجتماعی، اقتصادی و... ناشی از این اصلاحات را تبیین کرد.

وی با اشاره به گزارش انجام‌شده درزمینۀ اصلاحات نظام بازنشستگی در کشورهای منتخب گفت: ما در این گزارش به این موضوعات پرداخته‌ایم که چرا اصولاً برخی از کشورها در انجام برخی اقدامات اصلاحاتی خود در نظام بازنشستگی موفق بوده‌اند و یا دلیل اینکه در برخی از دوره‌های زمانی تعدادی از کشورها موفق بوده‌اند چه بوده و اصولاً بررسی کرده‌ایم کدام حوزه‌ها درزمینۀ بازنشستگی فعال هستند.

 عباسی با اشاره به نظریه‌های موجود در این زمینه گفت: بحث دولت رفاه در این خصوص مطرح می‌شود و اینکه چرا دولت رفاه توسعه پیداکرده در بسیاری از کشورها موردبررسی و واکاوی قرارگرفته است.

این پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی ادامه داد: سه نظریه و مدل «رویکرد منطق صنعتی شدن»، «رویکرد منابع قدرت» و «رویکرد نهادگرایی» ازجمله مدل‌هایی است که در این کشورها مورداستفاده قرارگرفته است.

 وی تصریح کرد: در مدل منطق صنعتی شدن نیازهای جدیدی در جوامع شکل می‌گیرد که در پاسخگویی به آن‌ها، دولت رفاه ایجاد می‌گردد؛ اما تفاوت توسعه‌یافتگی بین کشورها را در این نظریه نمی‌توان تبیین کرد.

 وی افزود: در مدل منابع قدرت به‌عنوان‌مثال احزاب کارگری ایجاد می‌شوند که به اتخاذ سیاست‌هایی به نفع کارگری منتهی شده و تفاوت برخی از کشورها را مانند کشورهای اسکاندیناوی توضیح می‌دهد، اما بازهم این مدل برای سایر کشورها همه‌گیر نیست.

عباسی گفت: در مدل نهادگرایی، نهادها مهم می‌شوند و توضیح داده می‌شود که چرا دولت‌ها شکل می‌گیرند.

وی در مورد نظریه‌های توسعه‌ای دولت رفاه گفت: این نظریه‌ها مخارج زدایی را نمی‌توانند توضیح دهند، بااین‌وجود، دولت‌های رفاه پس از جنگ جهانی دوم شکل می‌گیرند که همراه با شکوفایی اقتصادی بوده و حق بیمه و مالیات می‌گرفتند اما به دلیل بالا بودن دستمزدها، مردم در این دوره سختی آن را احساس نمی‌کردند اما در مقابل، اواخر دهه 1980 و 1990 رشد اقتصادی فروکش و اقتصادهای رقابتی شکل می‌گیرند و درنتیجه حق بیمه کمتری از سوی مردم پرداخت‌شده و جامعه به سمت پیر شدن حرکت می‌کند.

 عباسی اظهار کرد: صندوق‌های بازنشستگی و اصولاً صندوق‌های دولتی هزینه اداره کردنشان پایین است؛ چراکه باید مراقب جمع‌آوری و وصول از کارمندان به بازنشستگان باشند و در این صندوق‌ها کارآمدی تغییری نمی‌کند و فقط منابع جابه‌جا می‌شوند.

 وی چهار محور اثرگذار بر اصلاحات نظام بازنشستگی را تبیین کرد و گفت: اولین اصل این است که نهادهای قدرت در درون یک دولت بررسی شوند، دومین محور این است که عوامل بیرونی و خارج از دولت، نحوه اثرگذاری و متحد بودنشان بررسی گردد؛ اینکه دولت‌ها چقدر اثر پاسخگویی برایشان اهمیت دارد و یا اینکه دولت‌ها بسته اصلاحی، هوشمندانه و استراتژیک ارائه دهند، از دیگر محورهای مهم و تأثیرگذار است.

 وی گفت: دولت می‌تواند در شرایط فعلی با طراحی بسته استراتژیک خود برخی از این موارد را خنثی کند؛ به‌طور مثال در مورد افزایش سن بازنشستگی می‌توان پیشنهاد داد که افراد 50 سال به بالا تحت تأثیر این برنامه قرار نگیرند یا برنامه برای سال‌های بعد اجرا شود، یا تقسیم‌بندی‌های بازنشستگی بیشتر شود.

عباسی گفت: بنابراین دولت می‌تواند اثر پاسخگویی به برنامه خود را در زمان‌های مختلف تقلیل دهد و برای اصلاحات خود پیشنهادهای استراتژی و متناسب با شرایط درونی و بیرونی ارائه دهد.


برچسب ها
  

دیدگاه ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید.