شصت و ششمین شماره فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد
شصت و ششمین شماره فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد.
در این شماره از فصلنامه مقالات زیر ارائه شده است:
- مدلسازی ساختاری تفسیری مؤلفههای ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی بر مبنای تفاوت نسلی
( مورد مطالعه سازمان تأمین اجتماعی)
هدف از انجام این مطالعه، مدلسازی ساختاری-تفسیری ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی بر اساس دیدگاههای نسلهای متعدد شاغل در سازمان تأمین اجتماعی است.
در این پژوهش مؤلفههای آموزش الکترونیکی بر اساس دیدگاه نسلهای متعدد که در سازمان مشغولاند با روش کیفی و مدلسازی آن با روش ساختاری تفسیری انجام شد.
با استفاده از فرآیند کدگذاری مؤلفههای ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی باتوجهبه وجود 4 نسل مختلف در سازمان تأمین اجتماعی شناسایی شده و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از نرم افزارMaxqda2020 انجامشده که درنهایت منجربه شناسایی 20 عامل اصلی بهعنوان مؤلفههای ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی گردیده است. در گام بعد، مدلسازی مؤلفههای ارزیابی اثربخشی آموزش الکترونیکی بر اساس دیدگاه 4 نسل موجود در سازمان با استفاده از نظرات اساتید و خبرگان و مدیران منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی انجام شده است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میتوان دورههای اثربخشی از آموزشهای الکترونیکی در نسلهای مختلف کارکنان برگزار کرد. نتایج این پژوهش ميتواند مورد استفاده مدیران و کارشناسان ارشد سازمان تأمین اجتماعی قرار گيرد که به دنبال راههای مؤثرتر آموزش الکترونیکی بر اساس دیدگاههای نسلهای مختلف کارکنان هستند.
- بررسی تأثیر اخلاق حرفهای در تیم مجازی بر کارکنان خدمات غیرحضوری در سازمان تأمین اجتماعی تهران
اخلاق حرفهای، یک فرایند تفکر عقلانی است که مجموعهای از کنشها و واکنشهای اخلاقی پذیرفتهشده است که از سوی سازمانها و مجامع حرفهای مقرر میشود تا مطلوبترین روابط اجتماعی ممکن را برای اعضای خود در اجرای وظایف حرفهای فراهم آورد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اخلاق حرفهای در تیمهای مجازی بر عوامل خدمات غیرحضوری صورت گرفته است و برحسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارمندان سازمان تأمین اجتماعی استان تهران میباشد که تعداد کارمندان بخش خدمات آنلاین 5400 نفر است. در این پژوهش، ابتدا متغیرهای تحقیق به کمک روشهای آمار توصیفی و سپس آمار استنباطی و بهطور کلی برای نرمال بودن یا نبودن دادهها از بررسی شاخصهای کشیدگی و چولگی استفاده شده است. برای بررسی فرضیهها از نرمافزار Spss26 و آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که متغیرهای مسئولیتپذیری، معقولیت، صادق بودن و عدالت در توزیع کار بر اخلاق حرفهای در تیم مجازی خدمات غیرحضوری (کارایی و اثربخشی) مؤثر میباشد.
- شاخص هزینه زندگی خانوار بازنشسته با استفاده از اجزا سبد مصرفی خانوار هدف
سیستمهای تأمین اجتماعی تحت¬تأثیر بحرانهای اقتصادی، افزایش جمعیت سالمند، ناکارآمدی و کُندی تعدیل در بازار کار، آسیبپذیر شده اند. وقتی تورم با شرایط رکودی همراه می گردد، کسادی بازار کار و کاهش بازدهی داراییها، موجب افزایش تقاضا برای حمایت می شود. حتی اگر شرایط رکودی به رونق تبدیل شود، تأثیری بر نیروهای خارج از بازار کار نخواهد داشت. بنابراین تنها راه دور کردن این خانوارها از فقر، تعدیل دریافتی آنها است. هدف این مطالعه تعیین شاخص هزینه زندگی براساس سبد مصرفی خانوارهای بازنشسته است.
معیار معمول دراینرابطه شاخص CPI می باشد، که از منظر اندازه گیری هزینه زندگی، دچار اشکالات اساسی است. به همین دلیل، این مطالعه شاخص هزینه زندگی مستمریبگیران را براساس سبد مصرفی خانوار بازنشسته در نظر گرفته است.
نتایج نشان داد، بهدلیل تورم بالاتر در گروه خوراکیها و سهم بالای آن در مخارج کل، این گروه در تعیین روند مخارج کل خانوار نقش اساسی دارد. در الگوی مصرف این خانوارها، بهدلیل مصرف در حداقل، بخشی از افزایش قیمت، ازطریق جایگزینی اقلام اساسی با ارزش غذایی کمتر، تعدیل شده است. در مواردی این جایگزینی بهویژه برای گروههای حساس می تواند، سلامت را با مخاطره همراه کند. در غیاب برنامه فقرزدایی، جبران کاهش رفاه ناشی از شوکهای اقتصادی، فشار بر منابع صندوقهای بازنشستگی را دوچندان می کند. در تورمهای بالا، افزایش سهم مصرف از درآمد-(کاهش سهم پسانداز)، علاوه بر تأثیر بر رشد اقتصادی، وابستگی خانوارها به منابع صندوقهای بازنشستگی را در دوران سالمندی افزایش می دهد.
در شرایطی که در ازای هر عضو صندوق در مواردی حتی دو نسل دریافتکننده قرار دارد، بدیهی است منابع صندوق قادر به تأمین هزینه زندگی مستمری بگیران نخواهد بود. بهبود شرایط کسبوکار به گونهای که نرخ اشتغال افزایش یابد، تجدیدنظر در ساختار سیستم تأمین اجتماعی، به گونه ای که بازدهی داراییها قادر به حفظ سطح معینی از رفاه ذینفعان باشد، پرهیز از شوکهای تورمی ضرورت مییابد.
- بررسی قانون برنامههای توسعه در پرتو قوانین و مقررات سازمان تأمین اجتماعی
نقد و بررسی قوانین توسعه توسط اساتید، صاحبنظران و حقوقدانان میتواند چشمانداز روشنی از آنچه در خصوص اصول صحیح نگارش قانون مقصود است را ترسیم نماید و چنین عاملی یقیناً در نگارش قانون توسعه آتی راهگشا خواهد بود. این پژوهش حاصل بهرهگیری از روش تحلیلی - توصیفی است و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانهای و با استفاده از منابع مختلف از جمله قوانین برنامه توسعه کشور هست.
در این مطالعه با امعاننظر پیرامون قانون برنامه توسعه در پرتو قوانین و مقررات سازمان تأمین اجتماعی، معیارهای اصولی احکام قانون برنامه توسعه تبیین گردید. قانون برنامه توسعه اصولی باید دارای خواستههای روشن، اهداف معین، راهبردهای مشخص، زمانبندی معین، معیارهای اندازهگیری، شاخصهای ارزیابی و جدولهای کمی باشد. همچنین باید همسو با اسناد بالادستی (قانون اساسی، سند چشمانداز، سیاستهای کلی نظام) بوده و ماهیت دائمی نداشته باشد. علاوه بر این قابلاجرا در ظرف زمانی برنامه، متناسب با منابع در دسترس و توأم با تأمین بار مالی مصوبات باشد و امکان ایجاد ارتباط ساختاری با بودجههای سالانه، واژگان روشن، صریح و بدون ابهام و اشارة مستقیم به دستگاه اجرایی مسئول اجرا، سازوکارهای نظارتی مشخص و ضمانت اجرای مؤثری را داشته باشد.
- عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تأمین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن
هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تأمین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان تأمین اجتماعی شهر اصفهان بودند.
یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که نقش طرح درس، نحوه آموزش، ارزشیابی علمی مستمر، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان، تشویق و ترغیب، نظارت و روابط انسانی در ارتقای آموزش ضمن خدمت کارکنان بیشتر از سطح متوسط بوده است. بین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفی آموزش کارکنان در سطح تفاوت معنیدار آماری وجود دارد. بالاترین میانگین (22/4) مربوط به عوامل انسانی و کمترین میانگین (98/3) مربوط به عامل ارزشیابی علمی و مستمر میباشد. تفاوت بین نقش طرح درس، نحوه آموزش، ارزشیابی علمی و مستمر، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان، تشویق و ترغیب و نظارت بر فرآیند آموزش برحسب سابقه خدمت پاسخگویان در سطح معنیدار بوده است اما تفاوت بین نقش این عوامل با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، تحصیلات، سابقه، خدمت، مسئولیت) معنیدار نبوده است.
- آسیبشناسی نظام حقوقی بهرهمندی کارگران مشمول قانون کار از مزایای اشتغال در مشاغل سخت و زیانآور
سلامتی جسمی و روحی کارگران و متصدیان مشاغل سخت و زیانآور ارتباط مستقیم و ناگسستنی با شغل تحت تصدی آنان دارد لذا اغلب کشورها نظام حمایتی ویژهای جهت پشتیبانی و حفظ سلامتی متصدیان مشاغل سخت و زیانآور در نظر گرفتهاند که مهمترین و رایجترین شیوه حمایت از متصدیان مشاغل سخت و زیانآور، بازنشستگی پیش از موعد است. در نظام حقوقی ایران با توجه به رویه ایجاد شده توسط دیوان عدالت اداری، نظام حمایت از مشاغل سخت و زیانآور مشمولین قانون کار و کارکنان دستگاههای اجرایی به لحاظ مرجع تعیین مشاغل سخت و زیانآور، میزان سنوات ارفاقی، نحوه تأمین بار مالی بازنشستگی و... متفاوت است.
در خصوص مشمولین قانون کار، مرجع تشخیص و تعیین مشاغل سخت و زیانآور، شورای عالی حفاظت فنی و کمیتههای بدوی تجدیدنظر استانی است که عملکرد این کمیتهها به لحاظ تعارض در آراء صادره، ترکیب اداری کمیته به جای تخصصگرایی، عدم وجود وحدت رویه و ... محل ابهام است و تعیین مشاغل سخت و زیانآور بهصورت متمرکز و در قالب فهرست واحد مورد پیشنهاد است. از حیث تأمین بار مالی نیز، با وجود اینکه 4 درصد حق بیمه مشاغل سخت و زیانآور بار مالی ناشی از بازنشستگی پیش از موعد را کفایت نمینماید، الزام سازمان تأمین اجتماعی به وصول حق بیمه در انتهای خدمت و بازنشستگی کارگران نیز به لحاظ مصالح اجرایی و مستندات قانونی مغایر قوانین و مقررات بهنظر میرسد. همچنین از مهمترین آسیبهای مشاغل سخت و زیانآور مشمولین قانون کار حذف شرط سنی از شرایط بازنشستگی که موجبات بازنشستگی در سنین پایین را فراهم آورده است.
نظریۀ جامعهشناختی در جامعهشناسی پزشکی در اوایل قرن بیستویکم
این مقاله که ترجمه ای از مقاله « Sociological theory in medical sociology in the early twenty-first century» است، به بررسی روندهای کنونی نظریه در جامعهشناسی پزشکی میپردازد و درمییابد که استفاده از نظریه [در این حوزه] در حال شکوفایی است. استدلال اصلی این است که این حوزه به بلوغ رسیده است و در مرحلۀ اولیۀ یک تغییر پارادایم از تمرکز گذشته بر فردگرایی روششناختی (که در آن فردْ واحد ابتدایی تجزیهوتحلیل است) به استفادۀ روزافزون از نظریهها با جهتگیری ساختاری قرار دارد. این پیامد که اساساً با روشهای پژوهشی (برای مثال، مدلسازی خطی سلسلهمراتبی، زیستنشانگرها) پشتیبانی میشود، معیارهای اثرات ساختاری بر سلامت فرد را، که اغلب در گذشته وجود نداشتند یا توسعهنیافته بودند، ارائه میکند. از هر دو روشهای کمی و کیفی میتوان در چنین پژوهشی بهره گرفت و مطالعات کیفی مبتنی بر تعامل نمادین یا برساختگرایی اجتماعی به دلیل روششناسیها و تمرکزشان رد صلاحیت نمیشوند. ضرورت دارد که ساختار در هر تلاش اجتماعی در نظر گرفته شود و به نظر میرسد که جامعهشناسی پزشکی معاصر دقیقاً بهعنوان بخشی از مرحلۀ بعدی تکاملش این کار را انجام میدهد.
برچسب ها
فصلنامه تامین اجتماعی  تامین اجتماعی  فصلنامه