اصلاح رفاه اجتماعی ایالاتمتحده آمریکا
این کتاب تغییرات رفاه اجتماعیِ در آمریکا را دنبال میکند، رفاهی که برای خانوادههای کمدرآمد آمریکایی از سال 1981 (ظهور دولت رونالد ریگان) تا سال 2010 (مصادف با دوره دوم دولت باراک اوباما) در نظر گرفته شده است. کتاب به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول (شامل فصلهای 1 تا 6) بر تغییرهای برنامههای رفاهی تمرکز دارد؛ تغییرهایی که از مقرری گسترده دولت فدرال با عنوان برنامه کمک به خانوادههای دارای فرزند تحت تکفّل تا برنامه دولتی کمک موقت به خانوادههای نیازمند را دربرمیگیرد.
کنگره آمریکا با تصویب قانون فرصت کار و مسئولیت شخصی1996 اجازه تغییرهای مذکور را داد. همچنین، این بخش بر تحول برنامه اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده تمرکز میکند. این برنامه در سال 1975 هنگام شکست تلاشها برای ملی سازی برنامه کمک به خانوادههای دارای فرزند تحت تکفّل تصویب شد. هدف برنامه کمک به خانوادههای دارای فرزند تحت تکفّل و ایجاد درآمدی پایه برای تمامی خانوادههای نیازمند بود که البته این برنامه علیرغم شکست پیشین در دهه 1990 و اوایل دهه 2000، درنتیجه حمایت مستمر هر دو حزب رونق یافت.
بخش اول کتاب افزون بر مرور این تحولات، رواج یافتنِ برنامههای اعتبار مالیاتی درآمد کسب شده و کمک موقت به خانوادههای نیازمند و سایر برنامههای اجتماعی و نیز الگوهای این برنامهها را در قالب نتایج یک پژوهش بررسی میکند. در این پژوهش دو پیمایش طولی گروههای همسان در سطح ملی از افراد واجد شرایط برنامه اعتبار مالیاتی درآمد کسب شده و خانوادههای آنان انجام شده است. نقش مطلع بودن از برنامه در میزان بهرهمندی افراد از برنامه اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده در گروه پیمایش طولی و ملی جوانان سال 1997 بررسی شده است. در هر دو گروه بر پیشبینی کنندههای نرخ دریافت برنامه اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده تأکید خاصی شده است. در پیمایش سال 1997 نقش مطلع بودن در پیشبینی نرخ دریافت برنامه اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده بررسی شده است.
نکته اصلی بخش اول کتاب، به تصویر کشیدن تحولاتِ برنامههای آموزش و یادگیری شغلی است؛ تحولاتی که از طریق مرتبط ساختنِ رفاه به کار، جمعیت بهرهمند از مزایای رفاهی که توانایی کار دارند را در درون اقتصاد شناسایی میکند، البته در این مسیر درجههای مختلفی از موفقیت به دست میآید.
فصلهای 7 تا 10 که بخش دوم کتاب را تشکیل میدهند، با در نظر گرفتن بیثباتی درآمدی روزافزون در اقتصاد جهانی (اقتصادی که ازنظر بینالمللی رقابتیتر و ازلحاظ مالی دارای وابستگی متقابل میشود) نوآوریها در اشتغال و یادگیری را بررسی میکنند. نکته اصلی بخش دوم، گذار از برنامههای آموزش و یادگیری شغلی بهعنوان استراتژیهای ضد فقر به برنامههای توسعه نیروی کار است. از طریق برنامههای توسعه نیروی کار افراد نیازمند و خانوادههای آنها در کنار کارگران یدی و کارگران اداری دارای درآمد متوسط، به کار گماشته و توانمندسازی میشوند.
بخش دوم نتایج دو پیامدسنجیِ برنامههای آموزش و یادگیری شغلی را ارائه میکند که یکی از آنها با تکیهبر پیمایش طولی و ملی جوانان 1979، برنامههای مصوبِ پیش از 1990 را توضیح میدهد و دیگری با تکیهبر پیمایش طولی و ملی جوانان 1997، برنامههای مصوب در دهه 1990 و پس از آن را توضیح میدهد. بخش دوم به بحث پیرامون برنامههای سیاست اجتماعی که به خانوادههای کمدرآمد مزایا میدهند و چالشهای مربوط به آن و دیگر چالشهایی میپردازد که دولت اوباما در هنگام خروج ایالاتمتحده از رکود اقتصادی 2009-2007 با آن روبهرو است. در این بخش از کتاب به برنامههای دولت اوباما توجه خاصی شده است، برای مثال: قانون بهبود و سرمایهگذاری مجدد آمریکا مصوب سال 2009 ، طرح فارغالتحصیلی آمریکا و مقررات دیگری مانند افزایش حداقل دستمزد، اجرای مقررات مزد کافی و یارانه دستمزد به کارفرمایان موردبحث قرار گرفته است. درنهایت بخش دوم کتاب با بحث درباره بازنگری در سیاستهای رد شده پیشین که میتوانست خانوادههای کمدرآمد را منتفع سازد (مانند مقرری خانوادگی و یا درآمد تضمینشده) پایان مییابد.
برچسب ها
رفاه اجتماعي -- ايالات متحده 
موءلف : | ریچارد کی کاپوتو؛ علی اصغر سعدآبادی _ فاطمه محمدی _ سید وحید میره بیگی |
سال تولید : | 1398 |
نوع اثر : | کتاب |
عاملین تولید : |