پيشنهاد الگو و روش تعيين حداقل دستمزد با رويکرد منطقه اي در ايران
حداقل دستمزد یکی از متغیرهای مهم سیاست های بازار کار در سطح جهانی است. یکی از اهداف مهم اقتصادی-اجتماعی دولت ها، حمایت و پیشتیبانی از نیروی کار جهت حفظ و ارتقای قدرت خرید و رفاه زندگی و تأمین امنیت شغلی آنان با استفاده از اهرم حمایتی، حداقل دستمزد می باشد. همچنین عکس العمل بنگاه ها جهت کاهش اشتغال و کنترل اثرات تورمی آن در اقتصادها از دیگر دلایل اهمیت این متغیر در اقتصاد است.
با توجه به آثار مختلف و بعضاً متفاوت تعیین حداقل دستمزد باید برای و محقق شدن اهداف اصلی حداقل دستمزد و کاهش اثرات منفی آن هم زمان با تعیین حداقل دستمزد، سیاست های مکمل دیگری هماهنگ و همگام با دیگر سیاست های اجتماعی و بازار کار در جامعه به اجرا درآید درآمد و خانواده های آنان بهبود یابد. برای تا سطح زندگی کارگران کم تعیین هرچه بهتر این سیاست ها شناخت کارکردهای حداقل دستمزد، سیستم های مختلف تعیین آن و تجارب سایر کشورها و تاثیرات آن می تواند بسیار راهگشا باشد.
فارغ از استدلال های موجود موافقان و مخالفان با تعیین حداقل دستمزد های موجود حداقل و بایدها و نبایدهای وضع آن در اقتصاد کشورها، نظام دستمزد در جهان داراي پوشش هاي متنوعي هستند به این صورت که یک حداقل دستمزد با نرخ ملي، داراي پوشش عمومي است. ً معمولا همچنین سیستم هایي وجود دارد که داراي کاربرد ملي هستند، اما در شرایط ویژه شامل استثنائاتي مي شوند که در طبقاتي خاص از کارگران در بنگاه ها یا موقعیت هاي ویژه اعمال مي شوند. همچنین سیستم هاي حداقل دستمزدي وجود دارد که به بخش هاي ویژه محدود مي شوند که این کار به منظور حمایت از کارگراني که بیشتر آسیب پذیرند صورت مي گ ی رد. این سیستم ها مي توانند با پوشش مشروط، معطوف به فعالیت هایي شوند که داراي اتحادیه کارگري نیستند یا چانه زني جمعي در آنها توسعه یافته نیست. تعیین حداقل دستمزد منطقه ای با چنین رویکردی مطرح و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. همان گونه که برابر بودن حداقل دستمزد برای کارگران در دو کشور متفاوت سیاست معقولی به نظر نمی رسد، همسان بودن حداقل دستمزد برای کارگران مناطق محروم و مناطق برخوردار یا برابر دانستن شرایط زندگی در مناطق روستایی با کلان شهرها و شهرهای کوچک نیز صحیح نیست.
ز آنجا که عملکرد نهاد های بیمـه ای چـون سازمـان تأمین اجتماعی همواره در یک ارتبـاط متقابـل و تنگاتنـگ با بازار کــار قرار داشتـه و در پی واکنش مناسب نسبت به تغییرات این بــازار و حداکثر اثرگذاری مثبت بر نظام برنامه ریزی کشور بوده است؛ مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی با درک اهمیت موضوع و کمک به ایفای نقش مؤثر سازمان در سیاستگذاری های کلان کشور در بخش اشتغال و بازار کار، بررسی امکان پذیری و چگونگی تعیین حداقل دستمزد به صورت منطقه ای در کشور را مورد توجه قرار داده است. روش های مختلف تعیین دستمزد (اعم از یک نرخی، چند نرخی بر اساس منطقه، چند نرخی بر اساس بخش های صنعت و ...) و تجارب سایر کشورها را، معایب و مزایای هریک و تاثیرات آن بر عوامل مختلف با توجه به وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران و در نهایت پیشنهاد بهترین رهیافت، موضوع مطالعه حاضر را تشکیل می دهد. امید است نتایج حاصل از این مطالعــه گامی هرچند کوچک در راستای تصمیم گیری هرچه بهتر سیاستگذاران اشتغال و بازارکار در خصوص تعیین حداقل دستمزد در کشور باشد.
برچسب ها