شصت ونهمین شماره از فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد


شصت ونهمین شماره از فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد

شصت و نهمین شماره از فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، در این شماره از فصلنامه مقالات زیر ارائه شده است:

  • تجربه جهانی در گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی و جوانان بدون سابقه اشتغال

این مقاله به موضوع مهم گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالان و جوانان اختصاص دارد که مورد تأکید قانونی سازمان­های بین­المللی است. مرور آمار توصیفی نشان می‌­دهد که در ایران در سال 1401 تنها حدود 7 درصد از بیکاران جویای کار تحت‌پوشش بیمه بیکاری قرار داشته­اند، درحالی‌که نرخ پوشش بیمه بیکاری در کشورهای دیگر به ­ویژه در میان کشورهای توسعه‌یافته به‌مراتب بیشتر است. مرور تجربه اروپا در گسترش پوشش بیمه بیکاری نشان می­‌دهد به دلایل ساختاری همچنان پوشش موثر پایین بوده و از این گذشته گسترش پوشش، بار مالی بسیار زیادی دارد. درواقع سیاست­ها و اقدامات درون‌سیستمی برای گسترش پوشش بیمه بیکاری به این گروه­ها موفق نبوده‌اند. در این راستا، برخی کشورهای اروپایی ناگزیر از بازار کمک گرفته‌اند و گسترش پوشش بیمه بیکاری به مشاغل غیراستاندارد، خوداشتغالی یا جوانان را به ­صورت مشارکت داوطلبانه فراهم آورده‌­اند.

 

  • زمینه‌ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین‌ اجتماعی)

امروزه بحث افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مورد توجه سیاست‌گذاران و صاحب‌نظران اجتماعی قرارگرفته است، در این بین تجرد کارکنان و شاغلین، به‌عنوان قشری که ممکن است به‌لحاظ موقعیت اجتماعی‌-‌اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است.

در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و مطالعه پدیدارشناسانه توصیفی و انجام مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با 26 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بهره‌مندی از روش تحلیل داده‌های کولایزی، زمینه‌ها و بسترهای تجرد مورد مطالعه قرارگرفته و شناسایی شود. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد، درمجموع دو مقوله اصلی «زمینه‌ها و بسترهای متأثر از سازمان» و «زمینه‌ها و بسترهای فردی و اجتماعی» که خود شامل هفت مقوله فرعی «نظام ساختاری و سازمانی»، «عدم متناسب‌سازی شرایط شغلی با زندگی خانوادگی»، «ضعف قوانین حمایتی سازمان»، «تجرد گزینی به‌مثابه سبک زندگی»، «درهم تنیدگی عقاید سنتی و رویه‌های مدرن»، «چالش‌ها و مسائل اقتصادی- اجتماعی» و «ترسناک‌انگاری ازدواج» است. تجرد کارکنان مسئله‌ای اجتماعی است که علاوه بر زمینه‌ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تحت تأثیر زمینه‌ها و بسترهای سازمانی بوده و کاهش آن نیازمند حمایت‌های سازمانی است.

 

  • شناسایی عوامل موثر در استراتژی ورود به بازار اینترنت اشیاء سازمان‌ها

پیشرفت در تولیدات نوآوری دیجیتال می‌تواند نقش مهمی در اقتصاد دیجیتال ایفا ‌کند. ازاین‌رو ستادهای اداری مرتبط با زمینه فعالیت خدماتی می‌توانند با گسترش فعالیت در این حوزه رضایت بیشتری را برای ارائه خدمات خود فراهم کنند، که رشد و توسعه آن نیازمند بازار مناسب و شکل جدیدی از رقابت است که راهبردهای ورود به بازار را می‌طلبد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه چهارچوبی مناسب برای خلق یک مدل کسب‌وکار با استفاده از مدل بوم کسب‌وکار کانواس برای راهبرد ورود به بازار اینترنت اشیاست.

نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است عواملی مانند جذب مشتری، توسعه مشتری، مشارکت و همکاری، سرمایه‌گذاری، تبلیغات، رخدادهای اجتماعی، رضایت مشتری و وفاداری مشتری، عوامل اثرگذار (نقطه قوت) و ارتباط با مشتری، تعامل با مشتری، فناوری، توسعه محصول، کانال توزیع، قیمت محصولات و حفظ مشتری، عوامل اثرپذیر (نقطه‌ضعف) هستند.

 

  • مطالعه توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر مناطق مرزی (موردمطالعه: استان‌های کرمانشاه و کردستان)

در این مطالعه توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر مناطق مرزی شامل استان‌های کرمانشاه و کردستان بررسی شده است. یافته‌های این پژوهش نشان داد که ساکنان مناطق مرزی نواحی موردمطالعه درمجموع دیدگاه‌ها و نگرش­های متناقضی نسبت به برنامه‌های توانمندسازی داشته‌اند، همچنین نخبگان محلی درمجموع به مسائلی نظیر ناپایداری برنامه‌های اجرایی، توانمندسازی دولت­مدار، توانمندسازی انتزاعی، عدم مشارکت نخبگان در برنامه‌های توانمندسازی و توانمندسازی نامتوازن اشاره کردند که هرکدام از آنها بخشی از مسائل خاص برنامه‌ها و سیاست­های توانمندسازی را تبیین می­کند. یافته‌های این مطالعه همچنین نشان داد که درمجموع پاسخگویان به عواملی نظیر استفاده از ظرفیت­های بدیل در مناطق مرزی، ترویج کارآفرینی، انتخاب افراد اصلح، کمپین­های رسانه­‌ای هدفمند و ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین عوامل توانمندسازی اقشار آسیب‌پذیر اشاره کرده‌اند.

  • طراحی مدل مسئولیت فرهنگی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی

هدف از این مطالعه مدل‌سازی مسئولیت فرهنگی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، به‌منظور گشودن مسیری نو برای تعمیق مسئولیت‌پذیری کلیه سازمان‌ها، در قبال فرهنگ است.

این پژوهش که یک پژوهش کیفی، اکتشافی و کاربردی از نوع داده بنیاد است که داده‌های لازم را، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، تا مرحله اشباع نظری، جمع‌آوری و با کدگذاری‌های سه‌گانه باز، محوری و انتخابی، تحلیل کرده است. مشارکت‌کنندگان در مصاحبه‌ها، 17 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و خبرگان فرهنگی بودند که به روش گلوله برفی، به‌صورت ‌‌هدفمند انتخاب شدند. فرایند کدگذاری داده‌ها، به استخراج 360 مفهوم و 44 مقوله منتهی و بر اساس الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین، نسبت به مدل‌سازی مسئولیت فرهنگی بنیاد و تعیین شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر، راهبردها و پیامدها در مدل منجر شد. بر اساس یافته‌های پژوهش، مسئولیت مزبور شامل چهار حوزه فرهنگ سازمانی، اخلاق کسب‌وکار و خدمت، فرهنگ شهروندی و پیوست فرهنگی است که در مأموریت‌های این نهاد، اعم‌از عرصه‌های کسب‌وکار و خدمات اجتماعی به محرومین، جریان می‌یابد.

 

  • جایگاه دولت رفاه در نظام سلامت نروژ

سیستم مراقبت‌های بهداشتی نروژ مبتنی‌بر یک سیستم دولتی و نیمه‌متمرکز و با تأمین مالیاتی، بر اساس برابری جغرافیایی و اجتماعی است و از سنت نوردیک نهادهای دولت رفاهی جامع پیروی می‌کند. این کشور توسعه‌یافته دارای سیستم مراقبت‌های طولانی‌مدت است و به سطح بالایی از استاندارد زندگی دست‌یافته است. هدف این پژوهش نشان دادن جایگاه مهم دولت رفاه نروژ در نظام سلامت این کشور پس از بحران کروناست.

با‌توجه‌به ویژگی‌های دولت رفاه نروژ نظیر تأمین مالی نظام سلامت از طریق مالیات، حمایت و مراقبت از شهروندان در برابر مشکلات اجتماعی و درمانی و درنتیجه ایجاد برابری در خدمات اجتماعی به شهروندان، نظام سلامت این کشور در حال بهبود است.

 


برچسب ها
 فصلنامه   تامین اجتماعی   موسسه عالی پژوهش 

دیدگاه ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید.