شصت و هفتمین شماره فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد.


شصت و هفتمین شماره فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد.

شصت و هفتمین شماره فصلنامه تأمین اجتماعی منتشر شد.

در این شماره از فصلنامه مقالات زیر ارائه شده است:

  • از تمایل تا أخذ تصمیم: فهم تصمیم‌ها و الگوهای کنش فرزندآوری زنان شاغل در شهر تهران

باروری در ایران از اوایل دهه 1380 به زیر سطح جانشینی رسید و علی‌رغم افزایش اندکی در سال 1395، در سطح پایینی باقی مانده است. طی این دوره میانگین تعداد فرزندان ایدئال‌ زوجین حدود 2/5 فرزند بوده است. شواهدی از شکاف بین شمار ایدئال‌ و واقعی فرزند وجود دارد و نشان می‌دهد که دستِ‌کم بخشی از تمایلات فرزندآوری زوجین فعلیت پیدا نمی‌کند. مادران شاغل یکی از زیرگروه‌های خاص و مهم جمعیتی هستند که به‌واسطه تعارضات شغلی و خانوادگی، انتظار می‌رود تحقق ایدئال‌های‌ فرزندآوری آنان با موانع و چالش‌های جدی‌تری در مقایسه با زنان غیرشاغل مواجه باشد. هدف این پژوهش نشان دادن فهم و تفسیر مادران شاغل از تصمیمات باروریشان چیست؟ و آنان استراتژی مواجهه خود را با خواست فرزندآوری از یک‌سو و دغدغه‌ها و چالش‌های ذهنی فرا‌روی خود را از دیگر سو، چگونه تعریف و تنظیم می‌کنند؟

با بهره‌گیری از رویکرد پژوهش کیفی، 22 نفر از زنان ازدواج‌کرده شاغل در شهر تهران در این پژوهش موردِمطالعه‌ قرار گرفتند. مشارکت‌کنندگان در پژوهش، از طریق نمونه‌گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت انتخاب شدند. داده‌‌ها به کمک تکنیک مصاحبه‌ عمیق در بهمن سال 1401 تا اردیبهشت 1402 جمع‌آوری شدند و به کمک تکنیک تحلیل مضمون موردِتحلیل‌ قرار گرفتند.

در این مطالعه، سه الگو از تصمیمات باروری زنان شاغل استخراج شد: الگوی چشم‌پوشی از تمایلات باروری که شامل زنانی است که قصد فرزندآوری ندارند اما تعداد فرزندان ایدئال‌شان‌ بالاتر از تعداد فرزندانی است که درحال‌حاضر دارند. الگوی معقول‌پنداری پرهیز از فرزندآوری شامل افرادی است که قصد فرزندآوری ندارند و تصمیمات باروری خود را درست و عقلانی می‌دانند. الگوی سوم شامل افرادی است که درک متناقضی از تصمیمات باروری دارند، قصد فرزندآوری دارند، بااین‌حال‌ دغدغه‌ها و نگرانی‌های متعددی در رابطه با محیط کار، محیط خانواده و فرزندان دارند.

نتایج مطالعه، اهمیت و ضرورت اتخاذ سیاست‌های رفاهی و برنامه‌هایی که به سازگاری نقش‌های کاری و والدینی می‌انجامد را نشان می‌دهد. جامعه ایران نیاز به ساختاری دارد که ناسازگاری بین اشتغال و والدگری را کاهش‌ می‌دهد.

 

  • چالش‌های اجرای قانون ساختار نظام جامع رفاه و ‌تأمین‌اجتماعی: درس‌هایی برای استقرار سیاست‌های کلی ‌تأمین‌اجتماعی

هدف این تحقیق بررسی علل ناکامی و موانع تحقق «قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی»، دستیابی به درس‌آموخته‌های مراحل تدوین تا اجرای آن و به‌کارگیری مثبت آن‌ها در مسیر تحقق «سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی» است.

بررسی مسیر تاریخی طراحی تا اجرای قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی و فرازوفرودهای آن نشان می‌دهد تعارضات ساختاری، ارزشی، ماهیتی، منفعتی و اطلاعاتی موجود، منجر به عدم تحقق و ایجاد موانع مختلف بر سر راه آن شده است و همین مسائل در راه تدوین و تصویب سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی ادامه یافته است.

 در صورت عدم توجه به ماهیت این تعارض‌ها و عدم تلاش برای رفع آن‌ها، سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی نیز سرنوشت 47 سیاست کلی دیگر ابلاغی را پیدا کرده و نمی‌تواند اثربخش باشد. درحال‌حاضر می‌توان از ابلاغ این سیاست‌ها به‌عنوان یک فرصت برای احیای نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی استفاده کرد.

 

  • تدوین مدل نظام کنترل‌های داخلی در سازمان تامین اجتماعی با رویکرد مدیریت ریسک

هدف این پژوهش ارائه مدلی برای کنترل‌­های داخلی در سازمان تأمین اجتماعی با رویکرد مدیریت ریسک می­‌باشد.

جامعه آماری این پژوهش340 نفر از کارکنان بخش مالی سازمان تأمین اجتماعی است. جهت جمع‌­آوری اطلاعات مورد نیاز در پژوهش حاضر از مصاحبه و پرسش­نامه بهره­‌گیری شده است و برای بررسی فرضیه­‌ها آمار استنباطی و آزمون‌های معادلات ساختاری به‌کار گرفته شده است.

یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که در سازمان تأمین اجتماعی سیستم بانک درآمد، سیستم تعهدات قانونی، حقوق و دستمزد، سیستم دفترداری مالی، سیستم اموال منقول و غیرمنقول، سیستم مدیریت مالی و الزامات صدور چک به‌ترتیب بیشترین میزان تأثیر را بر کنترل‌­های داخلی و به‌تبعِ‌ آن بر مدیریت ریسک در سازمان تأمین اجتماعی‌ دارند.

 نتایج نشان داد از عوامل مؤثر بر مدیریت ریسک می­‌توان به اثربخشی‌ کنترل‌­های داخلی و مؤلفه‌­های مؤثر بر کنترل‌­های داخلی اشاره کرد. ازجمله‌ تأثیرگذارترین‌ عوامل مؤثر بر اثربخشی کنترل‌های‌ داخلی در سازمان تأمین اجتماعی‌ می‌توان‌ به سیستم دفترداری‌ مالی اشاره کرد.

  • تاثیر خدمات الکترونیکی تامین اجتماعی برتوانمند سازی کارکنان و رضایت بیمه شدگان با نقش میانجی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان

هدف از انجام پژوهش تبیین و شناخت تأثیر کیفیت خدمات الکترونیکی تأمین اجتماعی بر توانمندسازی‌ کارکنان و رضایت بیمه‌شدگان‌ با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری کارکنان است تا بتوان با تعیین سطح نیازها خدمات بهتری ارائه داد.

بر اساس تحلیل مسیر مدل مفهومی پژوهش، خدمات الکترونیک طرح (3070) اثر معناداری بر بهبود کیفیت زندگی توانمندسازی کارکنان ‌ داشته است. اثر غیرمستقیم‌ خدمات الکترونیک در تأمین اجتماعی‌ با واسطه بهبود کیفیت زندگی بر توانمندسازی‌ کارکنان معنادار بود.

نتایج حاصل از پژوهش نشان داد خدمات الکترونیک سازمان تأمین اجتماعی‌ موجب بهبود دسترسی و سرعت در انجام امور اداری شده، که این امر به تداوم فعالیت‌های کاری و افزایش بهره‌وری کارمندان کمک کرده است. همچنین، ارتقاء کیفیت خدمات الکترونیک به میانجی‌گری در ارتقاء رضایت بیمه‌شدگان منجر شده، که این افزایش رضایت بهبود کیفیت زندگی کاری آنان را نیز تضمین می‌کند. به طور کلی، تداوم پیشرفت در خدمات الکترونیک تامین اجتماعی، باعث بهبود کلان کیفیت زندگی کاری و ارتقاء رضایت بیمه‌شدگان شده و تأثیر مثبتی بر توانمندسازی کارکنان دارد.

 

  • مدیریت هماهنگ معنا در گفتگوهای اجتماعی‌: استراتژی‌های گفتگویی‌ کارگران در گفتگوهای‌ سه‌جانبه تعیین حداقل دستمزد

کارگران و کارفرمایان دو نیروی بسیار مهم در حوزه اقتصاد و بازار هستند. بااین‌وجود منافع طرفین باعث شده است راهکارهایی برای ایجاد ارتباطات و تعامل مؤثر جهت تعادل در بین‌ منافع کارگران و کارفرمایان ایجاد شود. یکی از این‌ راهکارها گفتگوهای‌ اجتماعی‌ سه‌جانبه است که در آن نمایندگان کارفرمایان، کارگران و نمایندگان دولت در موردِ مسائل کارگری و ازجمله تعیین حداقل دستمزد کارگران در دوره‌های زمانی مشخص گفتگو می‌کنند. در این ‌پژوهش‌ تلاش شده است تا رویکردها و استراتژی‌های کارگران در گفتگوهای‌ سه‌جانبه با رویکرد ارتباطی و به‌صورت مشخص با استفاده از نظریه مدیریت هماهنگ‌شده‌ معنا موردِبررسی قرار گیرد.

در این ‌پژوهش‌ یادداشت‌ها و مصاحبه‌های انجام‌گرفته با نمایندگان کارگران در یک دوره چهارماهه از آذر 1396 تا اسفند همان سال که در نشریات تخصصی حوزه کار و رفاه منتشر شده‌اند، مورد بررسی قرار گرفته است. این یادداشت‌ها و مصاحبه­ها با استفاده از روش تحلیل موضوعی و همچنین روش تحلیلی خاص نظریه مدیریت هماهنگ شده معنا تحلیل شده‌اند.

نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل‌ها نشان می‌دهد که استراتژی‌های ارتباطی و گفتگویی‌کارگران از امکانات ارتباطی لازم برای حل مسائل و مشکلاتشان برخوردار نیست. این گفتگوها بیشتر به‌عنوان مراسمی آیینی درنظر گرفته می‌شود که سالیانه برگزار می‌شود و اصولاً خود کنشگران این گفتگوها، امیدی برای اثرگذاری‌ بر همدیگر و خلق جهان اجتماعی بهتر ندارند. نتیجه ‌گفتگوهای اجتماعی، تداوم جهان‌های اجتماعی فعلی کارگران و درگیری و تضاد با جهان‌های اجتماعی کارفرمایان و نمایندگان دولت است.

 

  • بررسی عوامل اثرگذار در کسب آمادگی برای تغییردر سازمان آموزش و پرورش

یکی از چالش‌های‌ مهم سازمان‌های‌ عصر حاضر، حضور در محیط‌های‌ پرتلاطم‌، ظهور تکنولوژی و فناوری‌های‌ جدید، عدم اطمینان‌های‌ محیطی می‌باشد. تغییر معمولاً موجب می‌شود تا کارمندان از وضعیت آشنا به‌ناچار به وضعیت ناآشنایی حرکت کنند به همین خاطر است که هرگاه‌ تغییر احساس شود، کارکنان در برابر آن مقاومت می‌کنند. در این مقاله برخی از عوامل که دراین‌رابطه‌ نقش مهمی ایفا می‌کنند ازجمله اعتماد، حمایت سازمانی ادراک‌شده‌، مقاومت در برابر تغییر و ابعاد ساختار سازمانی موردِ بررسی‌ قرار گرفته است.

براساس یافته‌های‌ پژوهش متغیرهای‌ اعتماد کارکنان و حمایت سازمانی ادراک‌شده،‎ دارای رابطه مثبت و معنی‌دار با متغیر آمادگی برای تغییر و متغیر مقاومت در برابر تغییر، رسمیت و تمرکز دارای رابطه منفی و معنی‌دار با متغیر آمادگی برای تغییر بودند. همچنین متغیر اعتماد در رابطه بین مقاومت در برابر تغییر و آمادگی برای تغییر نقش میانجی دارد. در این تحقیق بین پیچیدگی سازمان با آمادگی برای تغییر رابطه معناداری وجود ندارد.

نتایج تحقیق شامل آزمون هفت فرضیه بوده که ازاین‌بین‌ شش فرضیه تأیید شد که نشان از رابطه مثبت بین اعتماد، حمایت سازمانی با آمادگی برای تغییر و رابطه منفی بین مقاومت، رسمیت و تمرکز با آمادگی برای تغییر دارد.

 


برچسب ها
 فصلنامه   تامین اجتماعی 

دیدگاه ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید.