محمدحسین شریفزادگان، عضو شورای سیاستگذاری همایش «ایران 14: رفاه و تامین اجتماعی» در مراسم افتتاحیهی ضمن تاکید بر این نکته که بحث در مورد حوزهی رفاه و تامین اجتماعی برای جامعه فواید بسیار دارد، درمورد برخی چالشهای حوزهی رفاه و سیاستگذاری چنین گفت:
«رفاه اجتماعی یکی از نتایج بسیار مهم توسعه اقتصادی است» و بدون حل مسائل استراتژیک سیاسی و سیاست خارجی که پشتیبان آن باشد، توسعه اقتصادی ممکن نمیشود. فلذا حصول نظام فراگیر تامین اجتماعی بدواً نیازمند اصلاحات ساختاری است. اما فارغ از آن، خود حوزهی رفاه مسائل و چالشهایی دارد که در ادامه به طرح آنها و ارائهی راه حل پرداخته است. به گفتهی شریفزادگان مشکلات حوزهی رفاه به شرح زیر است:
- نامشخص بودن بحث نظریهی عدالت
- روشن نبودن رابطهی رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی
- تاثیر سیاست اجتماعی و رفاه از دو رویکرد غالب: 1. اقتصاد رانتی (بیش از 60 درصد منابع مالی دولت از محل منابع نفت و گاز و… است) 2.اجرای ناقص دولت رفاه (گویی تجربیات اشتباه و آنچه دولت رفاههای اروپایی نفی میکنند را ما تکرار میکنیم).
- تلقی سیاست اجتماعی در ایران به عنوان تنظیم اجتماعی تا حقوق شهروندی.
- رویکرد متناقض دولتها نسبت به فقر: فقر در طول تاریخ ایران فراز و فرودهایی داشته است؛ از ابتدای انقلاب تا قبل از دولت نهم کاهش یافته است اما در دولتهای بعدی باز به جای اول خود بازگشته. به نظر میرسد که «هر کاری تا کنون انجام شده است را به باد دادهایم و حالا باید دوباره تکرار کنیم».
- نابرابری آموزشی: طبق اصل 30 قانون اساسی، آموزش رایگان به دولت حکم شده است، اما اکنون میبینیم که بر ضد این هدف عمل کردهاند و شکاف دسترسی به آموزش به دلیل شیوع کرونا دوچندان شده است.
- فقر مسکن: دولتها هیچ برنامهای برای تامین مسکن شهروندانی که به آن دسترسی ندارند وضع نکردهاند و حتی مسکن مهر معطوف به دهکهای یک تا سه درآمدی نیست.
- نابرابری منطقهای در ایران: عدم توسعه متوازن در قسمتهای متفاوت کشور
- عدم وجود نظریهی رفاهی به عنوان نظریهای که بتواند خود را با اقتصاد، فرهنگ و جامعه تنظیم کند.
- ضعف گفتمان روشنفکری در حوزهی عمومی
در ادامه اولین وزیر رفاه و تامین اجتماعی پس از انقلاب، به طرح راهحلهایی برای آنچه پیشتر ذکر شد، مبادرت ورزید. به اعتقاد وی «توسعه، نگاه به آینده است». به همین دلیل میتوان با ارائه راهکار از انسداد عبور کرد. راهکارهای پیشنهادی وی به شرح زیر بود:
- در ایران، یک قانون مادر نوشته شده است که تمام اهداف تامین اجتماعی در آن لحاظ شده است. البته به دلیل اهداف برخی دولتها دست اندازیهایی به آن شده است. حال ما باید با ایجاد برخی اصلاحات به همان قانون مادر-یعنی قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی- بازگردیم.
- نیازمند دستگاه مستقلی برای رفاه و تامین اجتماعی در کشور هستیم. دستگاهی که بتواند تخصیص منابع را برای سیاستگذاریهای اجتماعی انجام دهد. دستگاهی مانند وزات رفاهی مستقل میتواند بخشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تنظیم و صدای رفاه اجتماعی را بلندتر و رساتر کند.
- در وزارت رفاه (قبل از ادغام آن) پژوهشی تطبیقی انجام شد که طبق آن قانونی تحت عنوان «چتر ایمنی» تدوین شد. اما این قانون اکنون به درستی اجرا نمیشود، درحالیکه به نظر میرسد یکی از راهحلهای عبور از شرایط کنونی است.
- نیازمند تدوین نظریهی رفاه، به عنوان راهبردی برای سیاستها هستیم. به نظر میرسد این کار نیز باید تحت نظر دستگاهی رفاهی مانند وزارت رفاه صورت پذیرد.
- برای رسیدن به وضعیت مطلوب تامین اجتماعی نیاز به ایجاد گفتمان رفاه داریم. به نظر میرسد که موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی تا حد امکان به این مهم میپردازد اما همچنان در این زمینه ضعفهای زیادی مشاهده میشود.
در پایان شریفزادگان به این نکته اشاره کرد که مجرای اصلی رضایت یا نارضایتی اجتماعی، مسائل رفاهی است. مسائلی چون: دسترسی و عدم دسترسی به اشتغال، تحصیل و…. این نارضایتیها درنهایت عاملی برای این میشود که شهروندان به حاکمان کشور «نمرهی منفی» بدهند.